صفحه ی ۴۷ شعر خوانی ای برادر تو همان اندیشه ای مابقی تو استخوان و ریشه ای گر گل است اندیشه ی تو،گلشنی ور بود خاری ،تو هیمه گلخنی گر گلابی،برسرو جیبت زنند ورتو چون بولی برونت افکنند کیست بیگانه تن خاکی تو کز برای اوست غمناکی تو