فارسی نهم ، صفحه ی ۳۲
شماره ی ۹ ماندگار
در آن زمان دوچرخه داشتم و در محلات میچرخیدم و بازیکنهای مستعد را میکردم و به ملوان دعوت می کردم از بهار۱۳۵۵ بازی دوستانه ای در روستای کولیور بندر انزلی برگزار شد که زادگاه پسر بچه ای پانزده ساله بود که سیروس نام داشت.محمد رضا مرادی که مربی استعداد یاب بود،سیروس پانزده ساله را به تمرینات تیم های پایه ی ملوان دعوت کرد.
در آغاز دهه ی شصت قایقران با پیراهن شماره ی ۹ ملوان در کنار ستاره هایی بازی می کرد که بعد از نسل طلایی دهه ی پنجاه ملوان، دوران باشکوهی را برای فوتبال بندر انزلی رقم می زند.
سیروس قایقران جزو فوتبالیست هایی بود که باید ده ها سال بگذرد تا ستاره ای نظیر او ظهور کند .تا اکنون هیچ یک از ستاره های ملوان پیراهن شماره ی ۹ را به تن نمی کنند .
بعمن صالح نیا که یکی از مربیان بزرگ فوتبال ایران است تعریف می کند: یک بار به سیروس گفتم می خواهی تورا برای ادامه ی فوتبال به خارج از ایران بفرستم؟ اما او جواب داد:هیچ جا برای من کنار این دریا نمی شود. من انزلی را با هیچ جا عوض نمیکنم.
تا به امروز هنوز که هنوز است مردم بر قایقش سولر می شوند یاد وخاطره ی سیروس آن قدر در قلب مردم زنده است که گویا ستاره ی فوتبال در ملاقات با مرگ هرگز غروب نکرده است.