پیامهای آسمان هفتم: خودت را امتحان کن صفحه 78
1- سه نمونه از فداکاریهای حضرت علی علیه السّلام را به صورت خلاصه بیان کنید.
- خوابیدن در جای پیامبر هنگام هجرت پیامبر از مکه به مدینه (معروف به لیله المبیت)
- دفاع از جان پیامبر در جنگ احد
- نبرد با عمربن عبدود (پهلوان نامدار عرب) در جنگ خندق
2- بنا بر فرمایش امیرالمومنین علیه السّلام خداوند از آگاهان در برابر شکمبارگی ستمگران چه عهد و پیمانی گرفته است؟
امیرالمومنین علیه السّلام میفرمایند:
اگر خداوند از آگاهان عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند و حق مظلوم را از ظالم بستانند و به او باز گردانند، حکومت بر شما را رها میکردم و آنگاه میدیدید که مقامهای دنیای شما نزد من از عطسه بزی بیارزش تر است.
3- مرد مسیحی چگونه به حقانیت دین اسلام پی برد و مسلمان شد؟
مرد مسیحی باورش نمیشد که قاضی که خلیفه او را به این سمت منصوب کرده حکمی به زیان خلیفه بدهد و همچنین رهبر جامعه اسلامی در دادگاه حاضر شود اما از موقعیت خود استفاده نکند. این گونه داوری را فقط در دین و مکتب پیامبران میتوان دید. مرد مسیحی این دادگاه و داوری را نشانه حقانیت دین اسلام دانست و مسلمان شد.
پیامهای آسمان هفتم: پیشنهاد صفحه 78
به کمک پدر و مادر خود داستانی از رشادتهای امیرالمومنین در میدان نبرد و یا رقتار اخلاقی و اجتماعی ایشان پیدا کنید و در کلاس برای دوستانتان بخوانید.
داستان بی باکی حضرت علی علیه السّلام در جنگ خیبر
در جنگ خیبر، حضرت علی (ع) به درد چشم گرفتار آمد، به گونهای که نه صحرا را میدید و نه کوه را. از این رو پیامبر دو تن از مهاجران را به جنگ دشمنان فرستاد، اما آنان شکست خورده و بازگشتند. یکی از آن دو به دوستانش دشنام میداد و آنان نیز او را دشنام میدادند و دیگری دوستان خود را سرزنش میکرد و آنان او را سرزنش میکردند. آن گاه پیامبر فرمود: “فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که دوستدار خدا و رسول اوست و خدا و رسول نیز دوستدار اویند. او حمله برندهای است که از میدان نمیگریزد و از معرکه بازنمیگردد، مگر آنکه خداوند بر او گشایشی قرار دهد.” سپس علی (ع) را فراخواند و در چشم او از آب دهان خود ریخت و بهبود یافت.
چون فردا شد پیامبر پرچم را به علی (ع) سپرد. مرحب (از مردان نیرومند یهودیان خیبر) در حالی که بر سر کلاهخودی گذارده بود و بر تن زرهی داشت، با علی رو به رو شد. علی (ع) با ضربت شمشیری آن کلاهخود را همچون تخم مرغی درهم شکست و زره و سر او را پاره کرد، تا آن که شمشیر به فلک او رسید و همه لشگریان صدای این ضربه را شنیدند. آن حضرت در این جنگ در قلعه خیبر را که بیست مرد از آن محافظت میکردند، از جای کند و آن را همچون پلی بر روی خندق قرار داد. چون مسلمانان از کار جنگ بازمیگشتند افراد زورمند این در را اندکی جابهجا کردند و هفتاد تن آمدند تا آن در را به حالت اول بازگردانند، اما نتوانستند و آن گاه میبینیم که علی (ع) دری را که هفتاد نفر نتوانستند بلند کنند به عنوان سپری برای خود میگیرد. به راستی در جهان کدام مرد شجاعی است که تا این حد به شجاعت و دلیری رسیده باشد؟