فارسی چهارم ، صفحه ی ۹۲
درک مطلب
۱.چرا بچه های کوچک شهدا حسین را دوست داشتند؟
جواب۱: چون حسین با آن ها بازی میکرد وبا حرف های کودکانه آن ها را می خنداند،برایشان قصه می گفت و باعث خوشحالی و سرگرمی آن ها می شد.
۲.یکی از نشانه های اراده ی خداوند برای آزادی خرمشهر چه بود؟
جواب۲:اینکه دشمنان خودشان به جان هم افتاده بودند.
۳.آیا شهید بهنام محمدی را می شناسید؟تحقیق کنید ودر زنگ بعدی فارسی درباره ی او صحبت کنید.
جواب۳: بهنام محمدی اهل خرمشهر و شهید سیزده ساله ی جنگ تحمیلی بود. او با وجود سن کمی که داشت با هوش وزیرکی خود ودر راه دفاع از میهن خویش اطلاعات ارزشمندی از موقعیت دشمن به دست می آورد و در اختیار فرماندهانش می گذاشت. برای فریب عراقی ها زیر گریه می زد و می گفت :من دنبال مامانم می گردم .گمش کردم.البته او چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد اما هربار با توسل به شیوه ای از دست آنان می گریخت.با وجود اندام کوچک خود به رزمندگان مهمات می رساند و آن قدربه خودش نارنجک و فشنگ آویزان می کرد که به سختی می توانست راه برود.یکی از کارهای جالبی که کرده بود تعویض پرچم عراق و نصب پرچم ایران در منطقه ای از خاک ایران بود که، عراقی ها آن را گرفته بودند این کار او درآن زمان روحیه ی زیادی به رزمندگان داد.او در نخستین سال جنگ تحمیلی بر اثر ترکش خمپاره در خرمشهر به شهادت رسید.
واژه آموزی
دشمن برای نیروهایش دژی تسخیر ناپذیر ساخته بود. دژ تسخیر ناپذیر ، یعنی دژی که ……………………………..
جواب: به آسانی نمیتوان آن را تسخیر کرد.
نیروهای خستگی ناپذیر با شجاعت به جلو می رفتند. خستگی ناپذیر ، یعنی……………………………………….
جواب : نیروهایی که به آسانی خسته نمی شوند.