جواب تمرین عربی هشتم|درس پنجم|اَلصَّداقَةُ صفحه 64

اَلصَّداقَةُ صفحه 63 و 64

«أسَْرين»طالِبَةٌ فِي الصَّفِّ الثاّنيِ المُْتَوَسِّطِ. هيَ جاءَتْ مِنْ  «سَننَدَج» الیٰ  «طهران».

اسرین دانش آموز در کلاس دوم متوسط است. او از سنندج به تهران آمده است.

هيَ طالبِةٌَ جَديدَة فِي المَْدرَسَةِ وَ بَقِيَتْ مُدَّةَ أُسبوعَينِ وَحيدَةً.

او دانش آموز جدید در مدرسه است و به مدت دو هفته تنها ماند.

فِي الْسُبوعِ الثّالِثِ، في يَْومِ السَّبْتِ جاءَتْ إلَیها إحْدیٰ زَميلاتِها بِاسْمِ «ايلار» و بَدَأَتْ بِالْحِوارِ مَعَها في ساحَةِ الْمَدرَسَةِ.

در هفته سوم، در روز شنبه یکی از همکلاسی هایش به اسم ایلار پیش او آمد و شروع به گفتگو با او در حیاط مدرسه کرد.

اَلْحِوارُ بَيْنَ الطّالِبَتَينِ ایلار و اسرین

گفت و گو بین دو دانش آموز “ایلار” و “اسرین”

 

کيَفَ حالُكِ؟

حالت چه طور است؟

الَحَْمدُ للِهِّٰ؛ جَيِّدَةٌ وَ کيَفَ أنَتِ؟

خدا را شکر ، خوبم و حال تو چه طور است؟

 أنََا بخَِيرٍ. مَا اسْمُكِ ؟

من خوبم . اسمت چیست؟

اسِْمي أسَرين.

اسمم اسرین است.

 اسِمٌ جَميلٌ. ما مَعْناهُ؟

اسم زیبایی است. معنایش چیست؟

 “اسرین” باِلکْرُديةَِّ بِمَعنیَ الدَّمْع. وَ مَا اسْمُكِ؟

اسرین به کردی یعنی اشک. و اسم تو چیست؟

– اسِمي آيلار.

اسم من آیلار است.

ما مَعنیَ اسْمِكِ؟

معنی نامت چیست؟

آيلار باِلتُّرکيَّةِ بِمَعنیَ الْأقَْمارِ.

آیلار به ترکی به معنی ماه ها است.

اسِْمٌ جَميلٌ جِدّا وَ مَعناهُ جَميلٌ أيَضا

اسم بسیار زیبایی است و همچنین معنای آن هم زیباست.

مِنْ أيَِّ مَدينَةٍ أنَتِ ؟

از کدام شهر هستی؟

أنََا مِنْ سنندج. أ أنَتِ مِنْ طهران؟

من از سنندج هستم. آیا تو از تهران هستی؟

لا؛ أنَاَ مِنْ تبريز وَ ساکنَِةٌ هُنا.

خیر، من از تبریز هستم و ساکن اینجا می باشم.

فَأنَتِ مِثلْي أیَضا.ً

پس تو هم مثل من هستی.

لمِاذا جِئْتُم إلیٰ طهران ؟

چرا به تهران آمدید؟

لِانََّ والِدي في مُهِمَّةٍ إداريَّةٍ .

زیرا پدرم ماموریت اداری دارد.

کمَْ سَنَةً مُهِمَّةُ والِدِكِ ؟

ماموریت پدرت چند سال است؟

سَنَتَينِ .

دو سال

أَينَ بَيتُکُم؟

خانه تان کجاست؟

في ساحَةِ خُراسان.

در میدان خراسان

عَجَباً! بَيتُنا في نَفْسِ الْمَکانِ.

چه عجیب ، خانه ی ما هم در همان جا است.

أَ تَصدُقينَ؟!

آیا راست می گویی؟

نَعَم؛ بِالتَّأکيدِ؛ مَتیٰ جِئْتُم؟

بله ، البته! چه زمانی آمدید؟

جِئْنا قَبْلَ شَهْرٍ.

ماه قبل آمدیم.

فَنَحنُ جارَتانِ وَ زَميلَتانِ.

پس ما دو همسایه و دو همکلاسی هستیم.

فَکَيفَ ما رَأَيْتُكِ حَتَّی الْآنَ؟

پس چه طور تا الان تورا ندیدم؟

عَجيبٌ. ما مِهنَةُ أَبيكِ؟

عجیب است. کار پدرت چیست؟

هوَ مُهَندِسٌ.

او مهندس است.

هَلْ تَأتينَ إلیٰ بَيتِنا؟

آیا به خانه ما می آیی؟

بِکُلِّ سُرورٍ.

با کمال میل!

مَتیٰ؟

چه زمانی؟

بَعدَما يَسمَحُ لي والِدي وَ تَقبَلُ والِدَتي.

بعد از آن که پدرم به من اجازه دهد و مادرم قبول کنند.

وَ هَلْ يَأْتي أَبوكِ؟ وَ هَلْ تَأْتي أُمُّكِ؟

و آیا پدرت می آید؟ و آیا مادرت می آید؟

إِنْ شاءَ اللّٰهُ. سَأَسْأَلُهُما.

اگر خدا بخواهد. از آن دو خواهم پرسید.

اَلْغَريبُ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَبيبٌ.

حتما ببینید

جواب تمرین زبان انگلیسی هشتم/ صفحه 2

error: Content is protected !!