پایه ششم

جواب تمرین نگارش ششم|درس چهارم:داستان من و شما|صفحه31

صفحه31 1-عبارت زیر را با جمله ای کوتاه تر،بیان کنید. الف)من هم مانند شما موجودی زنده هستم و زندگی من،فراز و فرودها و داستانی طولانی دارد. من هم موجودی زنده هستم و زندگی ام پر از پستی و بلندی است. ب)سحرگاهان خورشید از پشت افق،یعنی آنجا که دریا به آسمان …

بیشتر بخوانید »

جواب تمرین نگارش ششم|درس چهارم:داستان من و شما|صفحه32

صفحه32 3-جدول زیر را کامل کنید. قبلا درباره ی زبان فارسی می دانستم….. که این زبان از قدمت و تاریخ بسیار پرباری برخوردار است و در طول این مدت مردان و زنان بزرگی عمر ، ثروت و حتی جان خود را صرف پاسداری از آن کرده اند و به اشکال …

بیشتر بخوانید »

جواب تمرین نگارش ششم|درس پنجم:هفت خان رستم|صفحه34

صفحه34 2-با توجه به علامت ها و واژه های نوشته شده،جمله های متناسب با آنها را از متن درس پیدا کنید و بنویسید . بزد تیر و بنداخت از بر سرش، فرو ریخت چون رود خون از برش رخش،می کوشد تا با کوفتن سمّ بر زمین، رستم را از وجود …

بیشتر بخوانید »

جواب تمرین نگارش ششم|درس پنجم:هفت خان رستم|صفحه35

صفحه35 1-بیت زیر را به نثر ساده باز نویسی کنید. خروشید و جوشید و برکند خاک            ز سمّش زمین شد همه، چاک چاک (رخش) فریاد برآورد و با سمّش خاک را کند.از شدّت ضربات سمّش زمین ترک برداشت. 2-برای موفقیت در زندگی،به نظرتان چه خان …

بیشتر بخوانید »

جواب تمرین نگارش ششم|درس پنجم:هفت خان رستم|صفحه37

صفحه37 3-برداشت خود را از ضرب المثل«نوش دارو بعد از مرگ سهراب»در یک بند بنویسید. طبیعتا همه می دانیم که ارزش یک عمل و یک کار تنها تا زمانی است که کار از کار نگذشته باشد و دیر نشده باشد.در حقیقت این مثل به این نکته اشاره دارد که هر …

بیشتر بخوانید »

جواب تمرین نگارش ششم|درس پنجم:هفت خان رستم|صفحه38

صفحه38 ب)جاهای خالی را با«امّا،ولی،بنابراین،و» کامل کنید. چند وقت پیش داستانی درباره ی خیر و شر خواندم. اینکه سال ها پیش خیر و شر برای شنا کردن به دریا رفتند امّا شر زودتر از آب بیرون آمده و لباس های خیر را پوشید بنابراین خیر هم برای اینکه برهنه نماند،مجبور …

بیشتر بخوانید »

جواب تمرین نگارش ششم|درس پنجم:هفت خان رستم|صفحه40

صفحه40 2-جمله های نوشته شده را در جورچین زیر شماره گذاری کنید و داستان آن را بخوانید. 1 نگهبان کاروانی شب به خواب رفت. 2 دزدان رسیدند و کاروان را غارت کردند. 3 بامداد صاحبان مال دیدندکه شتران و بار آنها ناپدید شده است. 4 به پاسبان پرخاش کردند که …

بیشتر بخوانید »
error: Content is protected !!