جواب تمرین عربی هفتم|درس چهارم|فی السوق صفحه 71

حل تمرین عربی هفتم| درس چهارم

الدرس الرابع

فی السوق صفحه 71

أَیْنَ ذَهَبْتِ یا أُمَّ حَميدٍ؟

(کجا رفتی ای مادر حمید؟)

ذَهَبْتُ إلیٰ سوقِ النَّجَفِ.

(به بازار نجف رفتم)

هَلِ اشْتَرَيْتِ شَيئاً؟

(آیا چیزی خریدی)

نَعَمْ؛ اِشْتَرَيْتُ مَلابِسَ نِسائيَّةً.

(بله، لباس های زنانه خریدم)

أَ ذَهَبْتِ وَحْدَكِ؟(آیا تو به تنهایی رفتی؟)

 

لا؛ ذَهَبْتُ مَعَ صَديقاتي.

(خیر،بادوستانم رفتم.)

کَيفَ کانَتْ قیمَةُ الْمَلابِسِ؛ رَخيصَةً أَمْ غاليَةً؟

(قیمت لباس ها چطور بود؛ ارزان یا گران؟)

 

مِثلَ إیران؛ لا فَرقَ ؛ لٰکِنِ اِشْتَرَيْتُ.

(مثل ایران؛ هیچ فرقی نبود ؛ ولی خریدم)

فَلِماذَا اشْتَرَیْتِ؟(پس برای چه خریدی؟) اِشْتَرَيْتُ لِلْهَديَّةِ.

(برای هدیه خریدم)

ماذَا اشْتَرَیْتِ؟

(چه چیزی خریدی؟)

فُسْتانا وَ عَباءَةً.

(پیراهن زنانه و چادر)

مَلابِسُ جَمیلةٌ! في أَمانِ اللّٰهِ.(لباس های زیبایی است  ، در امان خدا (خدانگهدار).) شُکْراً جَزيلاً ؛ مَعَ السَّلامَةِ.

(بسیار متشکرم ؛ به سلامت.)

 

أَیْنَ ذَهَبْتَ یا أَبا حميدٍ؟

(کجا رفتی ای پدر حمید ؟)

ذَهَبْتُ إلیٰ سوقِ النَّجَفِ.

(به بازار نجف رفتم)

هَلِ اشْتَرَيْتَ شَيْئاً؟

(آیا چیزی خریدی؟)

نَعَمْ؛ اِشْتَرَيْتُ مَلابِسَ رِجاليَّةً.

(بله؛ لباس های مردانه خریدم)

 

أَ ذَهَبْتَ وَحْدَكَ؟

(آیا به تنهایی  تو رفتی؟)

 

لا؛ ذَهَبْتُ مَعَ أَصْدِقائي.

(خیر؛ همراه با دوستانم رفتم)

کَيْفَ کانَتْ قیمة الْمَلابِسِ؛ رَخيصَةً أَمْ غاليَةً؟

(قيمت لباس ها چطور بود؛ ارزان یا گران؟)

مِثلَ إیران؛ لا فَرقَ؛ لٰکِنِ اشْتَرَيْتُ.

(مثل ایران؛فرقی نبود؛ولی خریدم)

 

فَلِماذَا اشْتَرَيْتَ؟

(پس برای چه خریدی؟)

 

اِشْتَرَیْتُ لِلْهَديَّةِ.

(برای هدیه خریدم)

ماذَا اشْتَرَيْتَ؟

(چه چیزی خریدی؟)

قَميصاً و سِْروالاً.

(پیراهن و شلوار)

 

مَلابِسُ جَمیلةٌ! في أَمانِ اللّٰهِ.

(لباس های زیبایی است؛ در امان خدا(خدانگهدار))

 

شُکْراً جَزيلاً؛ مَعَ السَّلامَةِ.

(بسیار متشکرم؛ به سلامت)

حتما ببینید

جواب تمرین زبان انگلیسی هفتم/صفحه 2

error: Content is protected !!